رادینرادین، تا این لحظه: 10 سال و 10 ماه و 29 روز سن داره

برای پسرم رادین

روزهای گرم تابستون، روزهای تغییر

سلام دردونه مادر؛ بعد ازیه وقفه نسبتا طولانی دوباره اومدم تا از خاطراتت برات بنویسم. نمیدونم از اثرات پیریه یا مستاجری یا چی که نمیدونی روزات کی پشت سر هم میگذرن و همش وقت کم میاری! وقتی به وبلاگت سر زدم باورم نمیشد که آخرین بار سالگرد تولد دوسالگیت آپش کردم.     اما برات بگم از روزهایی که پشت سر گذاشتیم روزهای گرم تابستون که با مسافرت به زادگاه مامان شروع شد و با اسباب کشی و رفتن به خونه جدید تموم. اون وسطا یه تلاش نافرجام هم برای کنار گذاشتن و خداحافظی با پوشک داشتیم که به روز چهارم نرسیده با مقاومت های تو در برابر رفتن به دستشوئی و تبدیل شدن خونه به باتلاق متوقف شد و فهمیدیم که حالا حالاها وقت خداحافظی باهاش نرسیده ...
16 مهر 1394
1